زندگی من
زندگی من

زندگی من

به خدا اعتماد کن

دیروز رفتم آرایشگاه دوستم نسرین  فهمیدم نسرین هم مثل من اردیبهشتیه. میگفت ماه خیلی بدی به دنیا اومدیم دلمون برای کسیکه دوسش داریم میسوزه هرچقدر هم ازش ضربه بخوریم بازهم محبت میکنیم و میبخشیمش. 

نسرین گفت من یه چیزی فهمیدم به هر کی کمتر محبت کردم بیشتر دوستم داشت . گفتم دقیقا مثل من انقدر محبت میکنم که اون باورش نمیشه میگه این یه چیزیش شده. یا اینکه تمام کارها  رو خودم انجام میدم حتی کارهای بقیه رو هیچکس به چشمش نمیاد چقدر کار انجام شده.

دقیقا نسرین راست میگفت باید شیوه زندگیمونو عوض کنیم. 

اون الان به دلایلی از همسرش جدا شده  میگفت اون وقتا همسرم چشم چرونی که میکرد من هیچوقت عکس العملی نشون نمیدادم طوریکه میگفت تو رگ تو بدنت نداری اصلا ناراحت نمیشی نسرینم جواب میداد تو چشمات مشکل داره به من چه .میگفت همیشه منتظر بود منم خطایی بکنم ولی من هیچوقت به هیچ مردی حتی نگاه هم نمیکردم اونم بیشتر حرص میخورد . میگفت اون موقع هرچی کار میکردم میدادم به اونا طوریکه مادرش صاحب خونه شد ولی اختلافاتشون حل نشد.الانم خودش طبقه پایین خونه مادرش آرایشگاه زده رو پای خودشه. گفتم خوشبحالت منم دربدر دنبال کار میگردم . 

ولی اون دو سه ساعتی که اونجا بودم زندگی افراد مختلف رو میشنیدم دیدم چه مشکلات وحشتناکی تو زندگی داشتن که با مرور زمان حل شده الانم انگار نه انگار مشکلی بوده فقط قوی تر شدن.

وقتى خدا هلت میده به لبه ى صخره ى مشکلات ، بهش اعتماد کن. چون یا میگیردت یا بهت پرواز کردن یاد میده.



نظرات 1 + ارسال نظر
لیلی جمعه 6 بهمن 1396 ساعت 10:12 http://ltahlil.blogsky.com/

لیلا خانوم بیا وبلاگ من یه خورده بخنیدم
دوست دارم اگر موافق مهمان صندلی داغ من باشی
قرار شده انلاین هم باشه یعنی یه ساعتی هممون جمع شیم دور هم باشیم

سلام تو وبلاگتون خوندم جالب بود منم حاضرم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.