زندگی من
زندگی من

زندگی من

خداوند همه چیز را تحت کنترل دارد

امروز دیدم چراغ بنزین روشن شده گفتم حالا شب آقایی میبره بنزین میزنه ولی دیدم چشمک زن شده گفتن نکنه ته کشیده باشه خلاصه دل و زدم به دریا و رفتم پمپ بنزین کاشانی دیدم خلوته خداروشکر. به اون آقاهه تو پمپ بنزین گفتم برام بنزین بزنه . بعد هم برگشتم خونه این موفقیت بزرگ رو به خودم تبریک گفتم برای خودم نسکافه درست کردم یکم سرحال بشم.  البته دیدم چندتا خانوم خودشون بلند شدن بنزین بزنند احتمالا منم چند بار دیگه برم جرات پیدا میکنم.

چند روز پیش هم دیدم قسمت آب پاش  ماشین آب نداره رفتم کاپوت باز کردم با سختی  و پرش کردم.  اونم کار خیلی سختی بود اون موفقیتم به خودم تبریک میگم.

امروز نوبت دکتر پوست دارم ساعت ده و نیم بعد هم باید برسونم خودم رو برم دنبال بچه ها. با دکتر پوستم خیلی کار دارم یکی چند تا جای جوش روی صورتمیکی دیگه بوتاکس وسط ابروهام یکی دیگه بپرسم لیزر کل بدن چقدر میشه دیگه اینقدر هر ماه نخوام برم اپیلاسیون  .

ساعت چهار دخترم هم باید ببرم تولد دوستش بعد همسری گفت چون تا نزدیک خونه خاله اش باید برم ، خواهش کرد برم به خاله اش سر بزنم بذارم پسرمون با گربه هاشون بازی کنه. گفتم چشم هر چی تو بخوای .

دیشب کلی با خدایم راز و نیاز کردم من تصمیمم رو گرفتم با همه مهربون باشم  به نظرم هیچ مقابله ای بهتر از مهربونی عمل نمیکنه. به خدایم اعتماد میکنم  میدونم خدایم قادر هست من را در دستان خودش دارد من را به جایی که باید باشم میبرد. کسیکه در حقم بدی کرده را میبخشم بجای اینکه دلم را با کینه پر کنم فضا را خالی نگه میدارم تا خدا با چیزهای خوب پر کند.

خدا همیشه میگه چیزی که اسم شما رویش باشد مطمئن باش به هیچکس دیگری نخواهد رسید . اگر چیزی را از تو بگیرند راهی بهتر پیش پایت قرار خواهم داد.  پس نباید با نگرانی و اضطراب و حسادت زندگی کنم. خداوند همه چیز را تحت کنترل دارد.

نظرات 1 + ارسال نظر
همنام یکشنبه 20 اسفند 1396 ساعت 21:02

از شما حرکت و از او برکت . به این می گویند یک حرکت نه زانوی غم بغل کردن

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.