زندگی من
زندگی من

زندگی من

زن عاشق

بعد از چهار سال بی تفاوتی دوباره داریم کنار هم میخوابیم دوباره احساس میکنم به کسی تعلق دارم. نیمه شب دوباره خوابهای آشفته سراغم آمدند وقتی از خواب پریدم صدای خروپفت رو شنیدم تو بغلت آروم خوابم برد. دیشبم که موقع شام‌کلی از دوران مدرسه ات گفتی از دوران دانشگاهت احساس میکردم بهترین لحظه های زندگیمه تو داری برای من حرف میزنی. وقتی گفتی اینو تو گوشت بکن هر کی به تو نظر داشته باشه حلواشو میخورم  حالا عشقم اینهمه خشونت لازم نیست کسی هم به من نظری نداره و من اینو احساس کردم  که هیشکی بیشتر از تو منو دوست نداره . پس بعضی وقتا هم اگه من به تو گیر میدم  بدون که برایم مهمی.

من که می گم: "گیر دادنِ زن ها اصلاً چیز بدی نیست"

زنی که گیر می دهد، یعنی تو را دوست دارد، زیاد هم دوست دارد...

زنی که مقصدِ نگاهِ تو برایش مهم است، می ترسد که از چشمانت افتاده باشد...

زنی که برایش مهم باشد که تو محبت و توجهت را کجا و چه اندازه خرج می‌کنی ، کاملاً معصومانه، ترسِ از دست دادنِ تو را دارد...

زنی که با بی توجهی‌ات بغضش می‌گیرد ، بی‌پناه است و جز تو کسی را ندارد...

زنی که دوستت ندارد، گیرهایش را جای دیگری می‌دهد ، محال است زنی بی‌عشق ، سرش را روی بالش بگذارد...

این به تو بستگی دارد که زنی که کنارت نفس می کشد، عاشقت باشد یا نه...!

نباید به گیر دادنِ زن ها گیر داد

زن های عاشق، گیر می دهند؛

زن های وفادار، بیشتر