زندگی من
زندگی من

زندگی من

خانه پدری ومادری

‌ این پیام  رو پدرم گذاشته بود تو گروه تلگرام . روم نشد اونجا بنویسم متاسفم مامان و بابای خوبم  که فکر میکردم این راه منو خوشبخت میکنه میخواستم خوشحالیتونو ببینم ولی الان روم نمیشه تو چشماتون نگاه کنه . کاش میتونستم از دردهام بهتون بگم . از اینکه چقدر تحقیر شدم و تحمل کردم.  از اینکه به جز مصیبت هیچی براتون نداشتم.


پدرم نوشته بود:

خانه پدری و مادری کجاست ❤️❤️


جایی ست که همیشه منتظرت هستند

و چشم براه آمدنت می مانند...

جایی ست که بی هیچ

قید و شرطی دوستت دارند.....

جایی ست که چه زود بروی چه دیر، همیشه از دیدنت خوشحال میشوند....

جایی ست که هیچ وقت بزرگ نمیشوی همیشه بچه می مانی......

جایی که سفره اش همیشه برای تو تکه نانی دارد .....

وچای صبحانه اش،برایت مزه ای دیگر میدهد......

امن ترین و آرام بخش ترین مکان

حتی اگر پدر و مادرت خیلی پیر باشند!!...

حتی اگر نباشند!!!...