در لایتناهای حیات آنجا که ساکنم همه چیز عالی و کامل و تمام عیار است. استعدادها و تواناییهای بی همتای خلاق من نمایان، و از راههایی بسیار رضایت بخش بیان می شوند.
مردمی همیشه منتظر خدمتم هستند. همواره به من نیاز دارند و می توانم کاری را که میخواهم بکنم خود برگزینم و انتخاب کنم.
من از انجام کار دلخواهم درآمدی نیکو دارم. کارم موجب شادمانی و شادکامی من است.
در جهانم همه چیز نیکوست.
امروز شروع میشه کاری که همیشه عاشقش بودم . کلاس عکاسیم امروز شروع میشه. همیشه عاشق این کار بودم ولی بخاطر رشته تحصیلیم کمی از مسیر عشقم منحرف شدم. ولی همون موقع هم کارم تو انجمن محیط زیست به سمت کار با فتوشاپ و طراحی بروشور و رتوش عکسها سوق داده بودم ولی نمیدونستم این کار عشق منه .
به خودم قول میدم با نیروی عشق تمام نشدنیم راههای تازه را بیازمایم و بیاموزم.
تنها با تمرین مکرر چیزی تازه را می آموزیم و آنرا جزیی از طبیعت خود می کنیم.
به هر چه دست میزنم موفق از آب در می آید.
من آگاهی تازه ای از موفقیت را در خود استوار می سازم.
اعلام کردن مدارس دبستان تهران به علت آلودگی هوا تعطیله یادش بخیر اون وقتا ما بخاطر برف تعطیل میشدیم الان بچه ها مون بخاطر آلودگی هوا تعطیل میشن.
وقتی دبستانها تعطیل بشه هوای تهران خودبخود پاک میشه چون تو مقطع دبستان بیشتر والدین با خودرو شخصی کودکانشان را می برند مدرسه .
منم خیلی سعی میکردم پیاده ببرم دخترم را ولی آنقدر صبح ها سرده که مجبور میشم با خودرو شخصی ببرمش در عوض دختر همسایه مونم میبرم اینجوری یک خودرو کم میشه از دم در مدرسه. مالیات آلوده کردن هوا با خودرو ام رو به کائنات اینطوری پرداخت میکنم.
دیشب مامانم یه فال تاروت برام تو تلگرام فرستاد مخصوص متولدین ماه اردیبهشت .من اصلا به این چیزا اعتقاد نداشتم ولی دیدم هر چی گفته درسته . میگفت ینفر از شما میخواد در شغلش بهش کمک کنید که دیشب همسرم گفت ما یه پروپوزال دادیم پروژه مون قبول شده میخوام اسم تورو هم بنویسم ولی باید همراهمون بیای سفر. باید کل ایران و بگردیم. چون گرایش ارشد منم ارزیابی و آمایش سرزمینه با این شغل جور در میاد.
بعد خانومه تو فال تاروت گفت به یه خرابه ای پشت میکنید یک وضعیت خرابی در زندگی دارید که تمام میشه یعنی فکر کنم مشکل پسرم کم کم داره حل میشه.
تاروت گفت یه مسیر قانونی و صحبت با وکیلی با نفوذ تو متولدین این ماه میبینم که درست گفت ما برای خونه مون که دست مستاجره بلند و نمیشن وکیل گرفتیم .
بعد تاروت گفت بیخوابیهای شبانه میبینم گفت نگران نباش حل میشه . واقعا درست گفته من چندین ماهه ساعت یک نیمه شب خوابم میبره سه و چهار صبح هم بیدار میشم دیگه نمی تونم بخوابم.
تاروت گفت متولدین این ماه تو یه رابطه احساسی شان باید با پختگی عمل کنند.
رفتم عضو کانال تاروت شدم . قبلا یکی از دوستام بهم میگفت فال و اینا خوب نیست فالگیرا با اجنه در ارتباطند . ولی دیگه الان اینقدر رفتارها و صحنه های ترسناک از انسانها تو زندگیم دیدم که دیگه ترسم از اون موجودات غیر ارگانیک هم داره کم میشه.
دیروز یه جمله زیبا تو تلگرام دیدم خیلی آرامش بخش هست تقدیم میکنم به همگی دوستان :
در هر سنی که باشی، خونهی مامان و بابا یه رختخواب حاضر و آماده داره که توش یادت بره کارمندی، قسط داری، مادری یا وقت دکتر چشم داری.
این رختخواب، خودِ بهشت است.
البته آرامش بخشه ولی بعدش باید بری به زندگیت برسی . مشکلاتتو فقط خودت میتونی حل کنی.
فکر کنم کم کم دارم میفهمم مشکل کارم کجاست. احساسهای خیلی خیلی مادرانه. بیش از حد مادرانه که جلوی رشد بچه رو میگیره.
امروز صبح خوابی دیدم که انگار تو خواب داشتند به من میگفتند بیش از حد میخوای از فرزندت مراقبت کنی همین هم باعث شده ترس داشته باشی از شاغل شدن. اینقدر تو شرایط بدی بودم که داشتم بلند بلند ناله میکردم همسرم اومد نور موبایلشو انداخت رو صورتم پریدم از خواب. تو خواب داشتم سر بچه ام داد میزدم که چرا چسبیده به من.
به نظرم این روزهای زندگیم نفرین مادرم هم هست چون مادرم شاغل بود من همیشه غر میزدم میگفتم تو مامان خوبی نیستی من اگه مادر شدم اینجوری بچه هامو تو خونه تننها نمیذارم .
ولی الان که خودمو با دوستانم که مادران خانه دار داشتند مقایسه میکنم میبینم من مستقل ترم به هیشکی وابسته نمیشم از تنهایی نمی ترسم. من از ده سالگی برای خودم و ابجیم غذا درست میکردم . غذا میخوردیم بعد هم سوار سرویس میشدیم میرفتیم مدرسه.
باید ترسهامو کنار بذارم هیچ اتفاقی نمی افته دخترم از مدرسه بیاد چند ساعتی تنها باشه . باید بچه ها مسئولیت زندگی را برعهده بگیرند و تا وقتی مادر خانه دار باشم هیچکس خودش کارهای خودشو انجام نمیده.
مغز ما تو مرحله نهایی تکاملش نسبت به حیوونا دارای قسمتی شده به اسم لوب پیشانی یا مغز جدید که مسوول مدیریت هیجانات شدید در مواقع بحرانی و همینطور مسوول ایجاد حس همدردی با دیگران و بصیرت در ماست... مغز قدیم ما هم دارای قسمتیه به اسم آمیگدال یا مرکز "جنگ و گریز" که وقتی نگران و نا امید هستیم یا توی آرزوهایی که بهشون نرسیدیم گیر می کنیم بشدت فعال میشه و هورمونهایی مثل کورتیزول و آدرنالین رو ترشح میکنه که کل بدن مارو تحت تاثیر قرار میده... جالب اینجاست که انجام تمرینهایی مثل مدیتیشن یا ذهن آگاهی بصورت مداوم، سایز قسمت آمیگدال رو کوچیک میکنه و مدارهای لوب پیشانی رو قویتر میکنه و به این ترتیب وقتی سطح هورمون پایینه ما میتونیم در مورد مسایلمون آگاهی دقیقتری داشته باشیم و خلاقیت و انعطاف پذیری و پیدا کردن راه حلهای جانبی نتیجه همین آگاهیه... یعنی بجای اینکه تحت تاثیر قدرت آمیگدال باشیم خودمون احساسات و افکارمون رو انتخاب می کنیم... تحقیقات نشون داده افراد داری لوب پیشانی قویتر هم دچار احساساتی مثل ناامیدی، ترس و نگرانی میشن ولی میتونن خیلی سریع خودشون رو از این حالت دربیارن و حتی با وجود مشکلات متعدد، زندگی عموما شادتری دارن....
میگن یکنفر را باید داشته باشیم که بخواد حرفهامونو بشنوه که در طول روز چه اتفاق هایی برامون افتاده . ولی من میگم مهم نیست اگر چنین کسی را نداشتیم میتونیم حرفهامونو برای خودمون بنویسیم.
توی لیست کانتکت گوشی همه مون اسم شماره تلفن تعداد زیادی از دوستان و اقواممان هست ولی وقتی کلی حرف داریم دلمون نمیخواد به هیچکدومشون زنگ بزنیم .
احساس میکنیم همشون سرشون گرمه یا اینکه بعضی حرفهارو به هیچکس نمیشه گفت.
رها کردن دلبستگیها در واقع دست کشیدن از هر نوع بردگی و وابستگی به اشیا و آدم هاست. این آزادی عظیمی برای تو به ارمغان می آورد.
تنها آزادی اصیل و واقعی