زندگی من
زندگی من

زندگی من

با من سخن بگو

خدایا راه را به من نشان بده

میخواهم به سمتی بروم که تو هستی

میگویند هرجا که سرور و شادی رو یافتی خدا همانجاست

میخواهم مسیر زندگیم را به زیبایی ترسیم کنم

میخواهم از لحظه لحظه های زندگی بیاموزم 

تنها چیزی که هیچ کسی نمی تواند آنرا از ما بگیرد چیزهاییست که از زندگی آموختیم.

خدایا آرزو میکنم مانند صدایی به من بگویی در کدام جهت حرکت کنم و کی توقف کنم. مانند یاری که هیچوقت ترکم نمیکند.

من  سعی میکنم با تو  راه بروم میدانم تو  با منی. 

خداوند از طریق چشمان انسانهایی که مرا میبینند به من نگاه میکند و منتظر است ببیند من چه برخوردی با دیگران دارم. آیا در برخورد با کسیکه آمده چیزی از من میخواهد من نفرت میورزم یا عشق؟

همراه الهی من  ، تورا شکر میکنم که با همه انسانها راه می روی. با تو راه می روم و میگذارم چهره ام آگاهی از مهربانی تورا منعکس کند. سکوت میکنم میگذارم تو با من سخن بگویی.



رگبار

وای الان رگبار بهاری اومد خداروشکر

 تا الان داشتم برای دخترم سوال ریاضی طرح میکردم حدود هفتاد تایی شد. حالا داره گریه میکنه میگه من اینارو نمی نویسم.  حالا هم رفته دوچرخه سواری؟؟؟!!!!


مثل اینکه تو مجتمع کوروش نمایش فیلم به وقت شام رو اجرا کرده بودن ادای داعشیهارو در آورده بودن مردم ترسیده بودن . واقعا خجالت آوره . از فیلمهای حاتمی کیا خوشم نمیاد چرا به زور میخوان علایق خودشونو تو حلق دیگران کنند؟

میدونی زندگی هم مثل همین رگبار میمونه باید از لحظات خوش نهایت استفاده رو کرد از سختیها نترسید . 

عشق و آرامش

دیروز رفتم نمونه برداری از تیروییدم 

سوزنها تو گلوم خیلی دردناک بودن.

بعد که اومدم بیرون چشمام سیاهی رفت یه آن نه چیزی میشنیدم نه میدیدم . فشارم افتاده بود نزدیک به حالت غش رسیده بودم روسریم رو باز کردم به همسرم گفتم من رو باد بزن اونم اول داشت روسریم رو میبست میگفت چرا کشف حجاب کردی به صورتم باد هم میزد نمی تونستم توضیح بدم چقدر حالم بده چند دقیقه ای طول کشید تا فشارم خوب شد . فکر کردم دارم میمیرم.

امروز صبح پدر و مادر همسرم رو بردم برای فیزیوتراپی . ماشین رو یه چند قدم از درب درمانگاه با فاصله پارک کردم دست مادر شوهرم گرفتم دیدم این چند قدمی که برای من شاید چند ثانیه زمان ببره  برای او یک ربع زمان برد . خیلی راه رفتن براشون سخت شده.  فیزیوتراپی هم زیاد اثری نداره انگار. یکساعت اونجا بودم یه کتاب جالب خوندم به اسم «اسمت را عوض نکن» . 

واقعا نعمت سلامتی چیزی هست که باید شکر کرد. 

جنبه های دیگر عشق را دارم پیدا میکنم. مگه چقدر انرژی و زمان داریم که بخواهیم به همدیگه گیر بدیم و آرامش همدیگرو بگیریم. بهتره این انرژی رو صرف فعالیتهای مورد علاقه مان کنیم.  یه کار هنری جدید یا هر چه که علاقه داریم.

هر وقت تونستی به کسی 

آرامش ببخشی

بدان عاشق شده ای

و گرنه عشقی که آرامشِ معشوق

 را بگیرد خود خواهیست.



زنانی که میستایم

امشب میگفت شعری از نزار قبانی رو شنیدی؟

ادامه داد: چرا در سرزمینهای ما زنان جلوی پیشرفت زنان رو میگیرند؟ نزار قبانی شاعر عرب

تو دلم گفتم واقعا چرا ؟ اصلا بهتره بگیم چرا زنان جلوی آزادی زنان را میگیرند ؟

هر وقت زنی آزاد را ستودم ، هر وقت جلوی آزادی زنی دیگر نایستادم به وضوح دیدم که آزادی خودم هم بیشتر شد. پیشرفتم هم بهتر.

ما زنها خودمون خودمون رو سرکوب میکنیم.برای خودمون محدودیت به وجود می آوریم. 

من زنانی که روی پای خود می ایستند را میستایم. زنانی که محدودیتها را کنار میگذارند را میستایم. زنانی که عاشقانه زندگی میکنند را میستایم. زنانی که تواناییهایشان را شکوفا میکنند میستایم. زنانی که به جای آه و ناله از میان سختیها بر میخیزند شروع به کار کردن میکنند را میستایم.

توی نت دنبال اشعار نزار قبانی گشتم واقعا این شاعر سوری روحی لطیف داشته . این یکی از شعرهاش هست:

«

زنانه می‌خواهمت

تا امکان زندگی در سرزمین‌مان ادامه یابد

تا امکان حضور شعر در قرن‌مان ادامه یابد

برای این که ستارگان و زمان ادامه یابند

و کشتی‌ها و دریا و حروف الفبا ادامه یابند

تا تو زن هستی، ما خوبیم

زنانه می‌خواهمت برای این که تمدن زنانه است

برای این که شعر زنانه است

خوشهٔ گندم زنانه است

شیشهٔ عطر زنانه است

پاریس در بین شهرها زنانه است

و بیروت با زخم‌هایش زنانه باقی می‌ماند

به نام آن‌ها که می‌خواهند شعر بنویسند ... زن باش

به نام آن‌ها که می‌خواهند به عشق بپردازند ... زن باش


نزار قبانی

"شاعر سوری"

»

ما خانومها

انسان قرنهاست که خشن بوده است. خشونت، بیرحمی، تند خویی و جنگ طلبی را ستوده و تمام چیزهایی را که زنانه است، محکوم کرده است. 

به همین دلیل مشکلات فراوانی به پا خواسته اند.  هرچیززیبا، زنانه است و اگر تو زنانگی را محکوم کنی، زیبایی از جهان رخت می بندد. 

#لائوسته می گوید: ‹‹ همچون صخره ، سفت و سخت نباش ، بلکه همچون آب، نرم و ملایم  باش .سرانجام نرم و ملایم برسفت و سخت پیروز خواهد شد. صخره روزی نابود خواهد شد، بگذار آب بر روی صخره چکه کند تا صخره به سنگ ریزه تبدیل شود. ››

  بگذار نرمی و ملایمت گزینش تو باشد.

دنیا را باید بدهند به دست خانومها 

خیلی وقته فهمیدم جهان هستی ماهیتی زنانه دارد 

قدرت سازگاری خانومها با این دنیا بهتره 

بعد از هر ناراحتی خیلی سریع راه برون رفت از آن را پیدا میکنیم.

ما خانومها اگه باهم قهر کنیم هم بعدش میزنیم زیر گریه و همدیگر رو دلداری میدیم. فقط هنوز خیلی هامون از قدرت عشق درون خود بی خبریم .

به آقایون هم میتونیم کمک کنیم چطور آرام بگیرند .

وقتشه اینهمه خشونت و جنگ طلبی رو کنار بگذاریم. 

بگذار نرمی و ملایمت گزینش تو باشد.