-
غروب دوم دی
یکشنبه 3 دی 1396 18:22
دیروز غروب باهم قرار گذاشتیم بعد از مدتها خودمون دوتایی رفتیم کافه. خیلی وقت بود برای خودمون وقت نذاشته بودیم. خیلی انرژی گرفتم بعد هم یکم خرید کردیم . کافه های ولیعصر هم گرم و پر انرژی اصلا همینکه مینشینیم کلی حرف داریم که به هم بزنیم. به من گفت چه عجب با من تنهایی اومدی کافه همیشه فکر میکردم خوشت نمیاد . تو خونه ما...
-
دارم درد میکشم
شنبه 2 دی 1396 12:10
این درد، همان دردی است که پرنده هنگام بیرون آمدن از تخم احساس میکند. این درد، همان دردی است که پرنده آنگاه که بکوشد برای نخستین بار پرواز کند، احساس خواهد کرد. ترس از ناشناخته، وترک ایمنی آشنا، ناامنی ناشناخته، غیرقابل پیش بینی بودن ناشناخته، هراسی عظیم را سبب میشود. اما شما بدون عبور از درون درد، نمیتوانید سرمستی...
-
هر تجربه ای برایم موفقیت است
دوشنبه 27 آذر 1396 10:21
در لایتناهای حیات آنجا که ساکنم همه چیز عالی و کامل و تمام عیار است. استعدادها و تواناییهای بی همتای خلاق من نمایان، و از راههایی بسیار رضایت بخش بیان می شوند. مردمی همیشه منتظر خدمتم هستند. همواره به من نیاز دارند و می توانم کاری را که میخواهم بکنم خود برگزینم و انتخاب کنم. من از انجام کار دلخواهم درآمدی نیکو دارم....
-
روی آوردنم به فال تاروت
یکشنبه 26 آذر 1396 08:11
اعلام کردن مدارس دبستان تهران به علت آلودگی هوا تعطیله یادش بخیر اون وقتا ما بخاطر برف تعطیل میشدیم الان بچه ها مون بخاطر آلودگی هوا تعطیل میشن. وقتی دبستانها تعطیل بشه هوای تهران خودبخود پاک میشه چون تو مقطع دبستان بیشتر والدین با خودرو شخصی کودکانشان را می برند مدرسه . منم خیلی سعی میکردم پیاده ببرم دخترم را ولی...
-
احساس های بیش از حد مادرانه
شنبه 25 آذر 1396 08:00
فکر کنم کم کم دارم میفهمم مشکل کارم کجاست. احساسهای خیلی خیلی مادرانه. بیش از حد مادرانه که جلوی رشد بچه رو میگیره. امروز صبح خوابی دیدم که انگار تو خواب داشتند به من میگفتند بیش از حد میخوای از فرزندت مراقبت کنی همین هم باعث شده ترس داشته باشی از شاغل شدن. اینقدر تو شرایط بدی بودم که داشتم بلند بلند ناله میکردم همسرم...
-
مدیتیشن
جمعه 24 آذر 1396 08:31
مغز ما تو مرحله نهایی تکاملش نسبت به حیوونا دارای قسمتی شده به اسم لوب پیشانی یا مغز جدید که مسوول مدیریت هیجانات شدید در مواقع بحرانی و همینطور مسوول ایجاد حس همدردی با دیگران و بصیرت در ماست... مغز قدیم ما هم دارای قسمتیه به اسم آمیگدال یا مرکز "جنگ و گریز" که وقتی نگران و نا امید هستیم یا توی آرزوهایی که...
-
آزادی اصیل
چهارشنبه 22 آذر 1396 07:57
میگن یکنفر را باید داشته باشیم که بخواد حرفهامونو بشنوه که در طول روز چه اتفاق هایی برامون افتاده . ولی من میگم مهم نیست اگر چنین کسی را نداشتیم میتونیم حرفهامونو برای خودمون بنویسیم. توی لیست کانتکت گوشی همه مون اسم شماره تلفن تعداد زیادی از دوستان و اقواممان هست ولی وقتی کلی حرف داریم دلمون نمیخواد به هیچکدومشون زنگ...
-
انتخاب من
سهشنبه 21 آذر 1396 20:46
امروز بعد از کلاس ایروبیک مربیمون به شوخی به یکی از خانومای کلاس گفت این چیه تو بیو پروفایلت نوشتی ”همه من همسرم” منم گفتم ای شوهر ذلیل. ولی بعد معذرت خواستم. آخه یادم افتاد منم یه زمانی همین شکلی بودم. ولی به لطف همسرم تبدیل به یک زن قوی شدم. یادمه اوایل ازدواجم از مهمونی های زنونه که با دوستام برگزار میکردیم...
-
علت وابستگی
یکشنبه 19 آذر 1396 07:44
کودکانی که در خردسالی مادرانی داشته اند که به لحاظ عاطفی بی توجه بوده و یا با خشونت با آنها برخورد کرده اند در بزرگسالی به افرادی به عنوان شریک عاطفی وابسته می شوند که نسبت به نیازهای آنها بی تفاوت بوده و حتی انها را مورد خشونت قرار میدهند... به عبارتی مفهوم محبت برای آنها با خشونت و بی تفاوتی تلفیق می شود،از نظر آنها...
-
رستگاری
شنبه 18 آذر 1396 07:59
پیر شدن مفهومش عاقل و دانا شدن نیست. خردمند شدن مفهومش این است که شما به جایی برسید که درک کتید هیچ چیزی در این دنیا ارزش بدست آوردن ندارد. هیچ چیزی ارزش نگهداری و پس انداز کردن ندارد. خردمند شدن یعنی اینکه شما در تمامی خواسته ها و آرزوهایتان تجسس کنید و دریابید که همه آنها بی اهمیت و بی اساسند. عشق ورزی کرده اید و...
-
لحظات حضور
چهارشنبه 8 آذر 1396 08:45
مهم نیست چه برشما گذشته است، پدر و مادرتان چه کسانی هستند، درکجا زندگی می کنید، حتی موقعیت اقتصادی و اجتماعی تان هیچ کدام اهمیت ندارد. مهم انتخاب شیوه عشق ورزیدن است و انتخاب شیوه نشان دادن عشق در کار، خانواده و آنچه که باید به دنیا عرضه کنید. یادمه هر وقت به کارم عشق میورزیدم آن کار به بهترین وجه انجام میشد. یادمه...
-
مقایسه
سهشنبه 7 آذر 1396 22:04
امروز که رفتم سرای محله یه خانومه کتاب گذاشته بود برای فروش گفت همه کتابهای من معنوی و خودشناسی هستند. منم عاشق اینجور کتابها نتونستم مقاومت کنم به خودم اومدم دیدم سه تا کتاب از نویسنده ای به نام مسعود لعلی خریدم. پسر که رفت تو مهدکودک منم نشستم همونجا یکی از کتابهارو خوندم. اسم کتاب شما جوجه اردک زشت نیستید. یجاش یه...
-
بومرنگ
سهشنبه 7 آذر 1396 07:53
هر حرفی رو که تو دنیا به کسی میزنی مثل بومرنگ برمیگرده به خودت . وقتی کسی رو قضاوت کنی زندگیت شبیه همون آدم میشه. یادمه هشت سال پیش ینفر را قضاوت کردم بهش گفتم حق نداشتی پسرت را تنها بذاری چون کم شنوا بود و با گفتار درمانی خوب شد و به مدرسه عادی رفت ولی با اینکه مشکلات حل شده بود. وقتی پسرش کلاس دوم تمام کرد . این...
-
اعصاب فولادین
چهارشنبه 1 آذر 1396 14:26
امروز رفتیم مهد کودک چند روزه یک ساعت هم بیشتر میمونه. مدیر گفت ما ارزیابیهایی که این چند روز انجام دادیم متوجه شدیم تمرکز. فرزندت پایین تر. از همسالان خودش هست پیشنهاد کردن علاوه برگفتاردرمانی بازی درمانی هم ببرمش. میخوام این ماه مهد کودک بره باید سختیهارو تحمل کنم. بازی درمانی هم میبرمش اون کلاسهای گفتارو کاردرمانیش...
-
مراقبه
چهارشنبه 1 آذر 1396 09:13
یجا خوندم نوشته بود در هر فرصتی سفر بروید ، دنیا بزرگتر از آن است که بخواهید همیشه گوشه دنج خود بمانید. کارهایی که علاقه دارید انجام دهید چون علاقه هایتان بجز شما برای هیچکس مهم نیست، بخودتان برسید چون هیچ کسی دیگر اینکار را برایتان نمی کند، انسانهایی را که به شما ضربه میزنند را از زندگیتان حذف کنید و فراموش نکنید...
-
صابخونه
سهشنبه 30 آبان 1396 22:38
بازهم همه چیز سر من خالی شد. میگه تو گفتی بریم خونه بخریم. الانم مستاجر بدبختمون کرد. درحالیکه من اون موقع گفتم تو همین تهران یه خونه چهل متری بخریم از خونه پدریت بریم اونجا زندگی کنیم ولی تو قبول نکردی رفتی مارلیک خونه خریدی که اصلا نتونیم بریم اونجا زندگی کنیم . چون دلت نمیخواست از اونا دور بشی. منم پذیرفتم ولی دوست...
-
شوق یادگیری
یکشنبه 28 آبان 1396 22:39
میخوام یه حرفه جدید یاد بگیرم چون همیشه شوق یادگیری کاری جدید باعث میشه مشکلاتم را فراموش کنم و مشکلات هم خودبخود محو میشوند. ولی وقتی دائم غصه بخورم مشکلات ثابت باقی می مانند. حرفه عکاسی رو همیشه دوست داشتم یکم هزینه کلاس و لوازم عکاسی بالاست ولی یجوری جور میکنم بهتر از افسرده موندنه. حتی اگه کارم پیدا نشد مهم نیست...
-
در دل ترسها برویم
شنبه 27 آبان 1396 15:30
یکی از فامیلها میگفت یه همکار درشرکت دارند که از خانومش خیلی میترسه . خانومش دائما گوشیش رو چک میکنه اینم جرات نداره حتی عضو گروه تلگرام شرکتشون بشه. این یجور انتقام بعضی خانومای قدرتمند از جامعه مردسالاره. ولی بنظرم درست نیست به بردگی کشیدن چه از طرف زن باشه چه مرد اشتباهه. درضمن نباید بترسیم با به طرف مقابلمان بگیم...
-
یسری مشکلات
سهشنبه 23 آبان 1396 06:05
دکتر روانشناس فرزندم گفت باید کلاسها ادامه پیدا کنه و اگر هم میخواهید مهد کودک بره باید همراه مربی شدو یا خودتان بره . البته خودم باید آموزش ببینم. ماهم چون هزینه مربی ”شدو” رو نمیتونیم بدیم باید خودم همراهش برم. بنظرم دولت باید برای مادرانی که کودک اتیستیک دارند یه امکاناتی مثل کار درمنزل یا با توجه به تحصیلاتشان کار...
-
اراده خدا
چهارشنبه 10 آبان 1396 13:40
پسرم هم با دست راست میتونه نقاشی بکشه و غذابخوره و هم با دست چپ . به نظر خودم که نابغه هست ولی مربیش میگه باید یه دستش غالب بشه تا یک نیمکره مغزش فعالتر بشه. من که دلیلش را نمیدانم . به نظرم اینم یجور توانایی هست. شما دوستان هرکدام چنین تجربه ای داشتید یا کسی با چنین توانایی را دیدید برایم بنویسید واقعا سردرگمم. خدایا...
-
سختی را بپذیر
دوشنبه 8 آبان 1396 09:02
بدی ها و سختیها را بپذیر و در برابر آن مقاومت نکن، چون آنچه در برابرش مقاومت میکنی پایدار می شود. فقط آنچه را می پذیری، می توانی تغییر دهی. اکنون آن را در عشق بپیچ هرچه را تجربه می کنی. واقعا می توانی با دوست داشتن هر تجربه ناخوشایندی، آنرا برطرف کنی. به مفهومی می توانی آنرا از شدت دوست داشتن بکُشی. در رویارویی با هر...
-
هیچکس تصادفی وارد زندگی ما نمی شود
یکشنبه 7 آبان 1396 08:01
خدا به ما میگه: ” شما باید آن کسی را که هستید بشناسیدو تجربه کنید، اجازه میدهم هر رویداد یا تجربه ای را که انتخاب می کنید برای اینکار بیافرینید . گهگاه بازیگران دیگری به شکل آشنایان دوره ای، همبازیهای موقتی، تأثیر گذاران دراز مدت، خویشاوندان، خانواده، عزیزان یا شریک راه زندگی به شما می پیوندند. آن روح ها توسط شما به...
-
اجازه می دهیم به ما بی حرمتی شود
پنجشنبه 4 آبان 1396 14:59
وقتی انتظار داریم دیگران مثل آینه ای شکستگیهای مارا به ما نشان ذهند ناچار می شویم در. اختیار آنها قرار گیریم. زود تسلیم خواسته هایشان می شویم. به خاطر ترس از طرد شدن، کامل نبودن، ناراحت شدن دیگران، خود را در معرض سلطه دیگران قرار می دهیم. از شیوه های منفی استفاد می کنیم تا همیشه آنها را داشته باشیم در حالیکه وقتی به...
-
حساب بانکی عاطفی ما
پنجشنبه 4 آبان 1396 09:03
همه ما یک حساب بانکی زندگی داریم که باید برای افزایش موجودی حساب زندگیمان به تمام بخش های وجودمان اهمیت دهیم. واریز به حساب زندگی موجب موازنه مثبت در. زندگی شده و می توان باعث تقویت روحی خود. و دیگران حمایت بی قید. و شرط و بی چشمداشت شود برای اینکار ما نیاز به سرریز شدن حساب زندگیمان داریم . اول باید. اطمینان یابیم به...
-
زیر آوار زندگی
چهارشنبه 3 آبان 1396 12:33
چرا هر روز گریه میکنم که پسرم دوست نداره بره مهدکودک ؟ آدم باید واقع بین باشه وقتی ما داریم طبقه پایین پدرو مادر همسرم زندگی می کنیم، خوب اینم بچه همون پدره دیگه . معلومه نمی تونه مثل بچه های دیگه بره مهد . انتظار زیاد دارم من. خوب بعضی آدمها از دیگری وابسته ترند. این که مشکلی نیست. منم خودم به همسرم وابسته شدم به بچه...
-
دندانپزشکی و کودک ناسازگارم
یکشنبه 30 مهر 1396 08:59
دیشب تا الان داشت قلبم میومد تو دهنم زنگ زدم به روانشناس پسرم گفتم دکترا گفتن باید بیهوش بشه تا چندتا دندونش درست کنیم چون بچه همکاری نمیکنه. اونم گفت بذار تو گروه مادرا تو تلگرام عضوتون کنم از مادرهایی که مشکل مثل شما داشتند کمک بگیرید. منم تا عضو شدم از مادرا پرسیدم بیهوشی برای بچه های اتیسم ضرر نداره یکیشون گفت...
-
معضلات نسل ما
چهارشنبه 26 مهر 1396 16:21
دیروز بخاطر سرماخوردگیم حالت ترش کردن داشتم احساس میکردم تو گلوم اسیدیه رفتم سرچ کنم توی گوگل مواد غذایی قلیایی میخواستم خنثی بشه اسید معده ام، خیلی اذیت میشدم. تو سرچ گوگل اول نوشتم مواد گوگل نوشت مواد مخدر گل بعد در ادامه نوشتم غذایی قلیایی گوگل نوشت مواد غذایی قلیایی کننده رحم تو دلم گفتم خدایی این ملت چه چیزهایی...
-
ترسها
سهشنبه 25 مهر 1396 08:46
اگر از بیماری می ترسیم به احتمال زیاد بیمار می شویم. اگر از ترک شدن و ترد شدن می ترسیم امکان بسیار دارد که در طول عمر خود آن را تجربه کنیم . من وقتی از طرد شدن می ترسم با احتیاط به مردم نزدیک می شوم و بدیهیست که آنها فکر کنند آدم نچسبی هستم یا اینکه به آنها اعتماد ندارم. بنا براین ترس من موجبات طرد شدنم را فراهم می...
-
موفق می شوم
جمعه 21 مهر 1396 05:17
آدمهای موفق کسانی اند که راه های سخت زندگی را برگزیدند نه اینکه نشسته باشند ودست روی دست گذاشته باشند. آدمهای موفق کسانی هستند که برخلاف جهت باد حرکت کردند. ناملایمات و آدمهای مخالف زیادی سر راهشان دیده اند. به همه آنها نشان دادند که می شود . خواستن توانستن است.
-
یکی از آرزوهایم
جمعه 21 مهر 1396 00:11
روز خیلی سنگینی بود اول که از ساعت یازده صبح تا دو بعد از ظهر تو اداره پست درگیر کارت هوشمند ملی بودیم سیستم ادارات هم که بای دیفالت قطع هست مگر اینکه خلافش ثابت بشه. ما فکر کردیم ثبت نام اینترنتی میکنیم تواداره پست انگشت نگاری میشه سریع برمیگردیم نمیدونستیم چه پروسه عجیب وغریبی در انتظارما بود. خلاصه ساعت دو سریع...