زندگی من
زندگی من

زندگی من

خودتان را از خوشیها محروم نکنید

الان نشستم  روی صندلی پارک  بچه ها هم دارن بازی میکنند

پارسال اصلا فکرشم نمیکردم منم یروز مثل بقیه مامان ها بشینم رو صندلی بازی کردن بچه هام رو نگاه کنم پارسال میگفتم یعنی سامی من میره با بچه ها دوست بشه؟

الان تازه اول راهشه و همینم شکر

به نظرم هیچوقت هیچوقت نباید

خودتان را از خوشی های دنیا و زندگی محروم نکنید

در مقابل مشکلات، زانوی غم بغل نگیرید،

خود را دوست داشته باشید و خواسته هایتان احترام بگذارید

 بهترین دوست شما ،تصویرهای خوب  ذهنی شما، از خودتان است.

دیگران را دوست بدارید

حتی کسانی که با شما همراه و هم عقیده نیستند.

از کسی متنفر نباشید که روزگارتان رنگ تنفر نگیرد و سیاهی جذب نکند .

از هیچکس توقعی نداشته باشید 

که جز دلگیری پیامدی به همراه ندارد

شاید کسی هم از شما توقعی دارد و شما نمیدانید!!!


پس زندگی را زندگی کنید

زمان همه چیز را عوض میکند.

منبع عشق درونی

من از اسمی که رو بچه هام گذاشتم زیاد خوشم نمیاد.

اصولا همیشه تو زندگیم کوتاه میومدم یادمه سوار ماشین بابا که میشدیم آبجی و داداش باید کنار پنجره مینشستند من همیشه کوتاه میومدم میگفتم دعوا نکنید من وسط میشینم.

موقع انتخاب اسم برای بچه هام هم دل همه رو به دست آوردم جز خودم . یکی نذر داشت یکی از این اسمها خوشش نمیومد یکی عاشق فلان اسم بود و … 

الانم تو دلم بعضی وقتا دخترم رو السانا صدا میکنم پسرم رو هم سامی صدا میکنم . مسئله مهمی هم نبوده برام.

همیشه انقدر سرشار بودم که حس میکردم من باید دست بقیه رو بگیرم من باید به همه کمک کنم. تو دوستیهام هم همینطور.

میگن دوستی به دو صورت است:

یکی دوستی که شما در آن نیازمند و گدا هستید و محتاج که شما را به خاطر تنهاییتان کمک کنند.. نوع دیگر دوستی کیفیتی کاملا متفاوت دارد. 

این نوع دوستی به خاطر نیاز نیست بلکه به خاطر این است که شما به قدری پر و غنی هستید که می خواهید با شخصی دیگر شریک شوید و علت این شراکت و سهیم شدن، نوع جدیدی شادی و سرور وارد زندگی و وجود شما می کند که هرگز قبلا 

تجربه اش نکرده اید، چرا که همیشه در حال گدایی بوده اید.


وقتی شما کیفیتی را شریک می شوید، دیگر به دنبال وابستگی به کسی نیستید. 

بلکه با هستی و تغییرات زندگی جریان می یابید.


خیلی ساده است، چون شما پر و غنی هستید 

می خواهید با دیگران شریک شوید و هر کس به شما نزدیک شود شما او را سهیم می کنید و این شراکت خود علت سرور و حال خوش است.

هر وقت به این شکل بودم حالم خوب بود هروقت نیازمند بودم حالم خیلی خیلی بد بود .

امیدوارم دوباره  بتونم اون انرژی همیشگیم رو به دست بیارم .میدونم درون خودمه همیشه فقط خودم حال خودم رو خوب کردم. نه یه عامل بیرونی.

یه پیشنهاد به همدمم

من قبلا زیاد به این چیزها اعتقاد نداشتم ولی درباره متولد سال اژدها که سال تولدته الان خیلی مطلب خوندم متولد این سال دوست داره مورد تحسین همگان واقع بشه و دوست داره همیشه تو اوج باشه و همچنین یجا نوشته بود متولدین اژدها توانایی این رو دارند که کارهای بزرگ انجام بدن و در تمام‌کارها بدرخشند.

فقط میخواستم یه یاد آوری و یه پیشنهاد عرض کنم

تو قبلا تورلیدر موفقی بودی یادته دخترا و پسرهارو جمع میکردید میبردید مناطق حفاظت شده . 

چرا الان توانایی خودتو محدود کردی به ینفر دو نفر از دوستات و نهایتا خانوادت چرا دیگه نمیخوای مثل سابق برای تعداد زیادی آدم  مفید باشی . حالا ینفر دونفر هم از آدم تعریف کنند خوبه ولی تو سطح خودتو  یکم پایین آوردی خودتو دست کم گرفتی  به نظرم رو این قضیه بیشتر فکر کن.

من تجربه تورو ندارم یکی دوبار بچه مدرسه ایها رو بردم گشت و گذار ولی میتونم کنارت کمک کنم . چرا فقط تا اسم انجمن محیط زیستی میاد تنمون میلرزه وای دستگیرمون میکنند  ما میتونیم  به دولت و سیاستهاش گیر ندیم ما فقط مردم رو ببریم گردش و تفریح. 

اینطوری اون حس مفید و با ارزش بودن هم تقویت میشه در ما .

وارد بازی نشویم

نشسته اید زندگیتان را می کنید. یک روز با کسی آشنا می شوید، همه چیزش عالی است. مثل ملکه یا شاهزاده رفتار می کند و یک روز به شما می گوید که شما را دوست دارد اما موضوعی در زندگی او وجود دارد: « وقتی خیلی جوون بودم بدون خواست من، من را شوهر یا زن دادن» «اون فقط یه اسم توی شناسنامه منه، توی قلب من نیست» «راستش ما طلاق عاطفی گرفتیم اما هنوز تو شناسنامه شوهر من یا زن منه» «من گیر یه آدم اشتباهی افتادم که نمیشه ازش خلاص شد» و جمله های مشابهی که خودتان می دانید. به همین راحتی ممکن است به خائن تبدیل شوید.


 هر قدر هم که خیانت را با دلایل و بهانه های جورواجور کادو پیچ کنیم باز خیانت است. در هر جای رابطه که بودید چه خودتان فهمیدید و چه خودش به شما بگوید فرقی در اصل ماجرا ندارد وارد این بازی بیمارگونه نشوید، مطمئن باشید نه این رابطه به سرانجامی می رسد و نه آن فرد گل بی خار است. کسی که نمی تواند به تعهدی که روزی به زن یا مردی، به هر دلیلی، در یک مکان رسمی داده است و ثبت کرده پایبند بماند به هیج وجه نه آدم درستی است و نه تضمینی برای ایجاد رابطه درست با دیگری می دهد. 


 لطفا خودتان را با این فکر که او مثل دیگران نیست شرایطش فرق دارد فریب ندهید. چشمتان را باز کنید! درون آن جعبه زیبایی که در حال باز کردنش هستید هیچ چیز با ارزشی نیست.


 اگر فکر رابطه سه طرفه در سر شما است بدانید اشتباه می کنید! اگر رابطه شما با همسرتان خوب پیش نمیرود، یک رابطه دیگر به هیچ وجه راه حل نیست. دنبال مسکن نباشید دنبال درمان باشید .



نفرت


آنکه از او نفرت داری ، امتداد خود توست.

تو از خود نفرت داری .
کسی منفور توست ، اما در حقیقت ، تو از بخشی از خود که در شخصی دیگر باقی مانده نفرت داری.
آن حس تحمیق کشنده ، یا حس قربانی شدن ، در درون توست و تنها کسی که رنج میبرد خود تویی نه آنکه منفور توست.
تو ، قادر به بخشیدن خود نیستی .

قادر به بخشیدن حماقت ، یا مواردی از این دست که چون کابوسی ، زندگی تو را در برگرفته و شخص مقابل ، همچون آیینه ای ، هربار ، این چهره منفور را در مقابل چشمانت می آورد.
اگر ما ذهنیات و افکار و استدلال خود را کنار بگذاریم  و ایمان داشته باشیم که هر اتفاق تلخی در زندگی ، پیامی برای ما دارد ، در اینصورت ، حس بخشش ، معنایی جدید برایمان خواهد داشت . هر عملی از ما ، عکس العملی در کاینات ایجاد میکند و کاینات است که پاسخی در خور اعمالمان میدهد ،
چه در مورد تو که از کسی نفرت داری و چه در مورد آنکه در حق تو ظلمی کرده است. و بدانیم همه این رویدادها در قالب یک سیستم جهانی ست ، در اینصورت  کاینات با بخشش تو میتواند ، چهره ای دیگر از خود را به تو نمایش دهد.
ببخش ، رها شو.
و شبح آزار دهنده  شخص منفور ، همچون حبابی ، ناپدید خواهد شد.
خودت را ببخش.